شعر کودکانه

جارو و دم موش

شعر برای کودکان - شعر کودکستانی - شعر کودکستان - شعر برای پیش دبستانی ها - شعر برای کودکستانی ها - شعر کودکانه - شعر کودکانه کوتاه - شعر برای حفظ کودکان - شعر کوتاه برای حفظ کودکان - شعر کودکانه خدا خدای زیباست

یه روز توی زمستون
یه موش ناز و شیطون
می خواست که برف پارو کنه
کف خونه شو جارو کنه
اول یه پارو پیدا کرد
برف بومش را پارو کرد
بعدهم دنبال جارو
می گشت این سو و اون سو
توی خونه جارو ندید
رفت از توی بازار خرید
گذاشتش روی شونه ش
تا ببره به لونه ش
یه کمی رفت و خسته شد
از خستگی درمونده شد
گفت جارو خیلی سنگینه
چه جوری باید برم خونه؟
خوبه جارو رو ببندم
به این دم بلندم
روی زمین کشون کشون
می برمش به خونه مون
جارو رو بست به دمبش
اونو کشید و بردش
وقتی رسید به لونه
می خواست بره تو خونه
دید در لونه تنگه
کنار در یه سنگه
موش زرنگ،
از اون در تنگ
رد نمی شد،
جاش میون در نمیشد
رفیق موشه
از یه گوشه
سرک کشید
تا اونو دید
گفت عزیزم
رفیق خوب و تمیزم
چرا دم در هستی؟
جارو به دمبت بستی؟
آخه تپلی، رفیق ناز و کپلی
با این دم و این جارو
نمی تونی بری تو
اومد جارو رو باز کرد
دم موشه رو ناز کرد
گفت حالا فرز و تند و تیز
جارو بکش خیلی تمیز
لونه ات بشه دسته ی گل
صدآفرین موش تپل

موشی فرز وِتند و تیز
جارو کشید خیلی تمیز
لونه ش که شد دسته ی گل
گفت آفرین موش تپل

***


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Gaby صفحه رسمی جنبش کارآفرینی(کاراترین) تحصیل در چین مطالب عمومی جزوه پی دی اف فانوس خیال ketab عمو زنجیر باف بلبرینگ